نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89 فروردین 16 توسط
قاسم باقرنژاد | نظر بدهید
بهار انتظار
روزها با درد هجران طی شود
ناقه عشق و امیدم پی شود
ماه فروردین عمرم ای حبیب
با شتاب و بیتوقف دی شود
صبح جمعه مبتلایت بیقرار
همنوا با نالههای نی شود
جام دل را میگذارم منتظر
تا که لبریز از زلال می شود
میرود صبرم ز کف با لحظهها
دیدهام غرق بهاران کی شود؟